پارسا( شروع داستان)

ساخت وبلاگ

دوربین را از مقابل چشمش برداشت. به حسین اشاره کرد. با سر به اوفهماند آماده باشد. دوباره به بیرون نگاه کرد. دستی تکان داد. حسین طناب را کشید . آدمک بالارفت.
تق کلاه آدمک افتاد.
پیداش کردم نامسلمونو. تو ساختمون چهارمیس. شکار شدی غناس.
سرخورد سمت بیسیم.
محمد محمد یاسر

یک قدم عقب تر (مسخ مهتاب طرح اولیه...)...
ما را در سایت یک قدم عقب تر (مسخ مهتاب طرح اولیه...) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : seyedamh بازدید : 61 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 16:39